مربی جدید با کدام سازوکار ؟/خطر تازه برای نیمکت استقلال

ساخت وبلاگ

ما اهل قضاوت‌های سریع و بی‌پشتوانه‌ایم، اهل کندن کلک هر بحث جدی و اظهارنظرهای صفر و صدی.

ما در بزرگنمایی و کوچک‌انگاری، در هر دو استادیم و مدالی هم نداریم. از اینکه چه بر سر نقدهای جدی آورده‌ایم با این رای دادن‌های یک خطی، با این موج‌سازی‌های ژورنالیستی.
یک جریان رسانه‌ای بی‌هوا- بدون آنکه منظور از جریان رسانه‌ای یک هیولای مافیایی باشد- از پرسپولیس تیم بی‌نقص و فوق‌العاده‌ای ساخته و از استقلال تیمی بی‌خاصیت و بازنده، از برانکو ایوانکوویچ مربی بی‌نظیری ساخته و از پرویز مظلومی یک بازنده مطلق. در این میان هیچ کس انگار حواسش نیست که ایوانکوویچ و مظلومی تا پیش از بازی‌های عصر یکشنبه شانه به شانه برای قهرمانی جنگیده‌اند و هیچ کس حواسش نیست که تا همین امروز تعداد هفته‌هایی که استقلال بر صدر جدول تکیه زده بسیار بیشتر از پرسپولیس است.
در اینکه روند صعودی برانکو ایوانکوویچ با پرسپولیس قابل تحسین است، تردیدی نیست اما این روند صعودی نباید منجر به بی‌اهمیت جلوه‌ دادن کار پرویز مظلومی شود. بی‌انصافی کوچکی نیست اگر موقعیت ممتاز استقلال را در هفته‌های پیاپی در همین فصل نادیده بگیریم.
آنها که پرویز مظلومی را، مربیگری‌اش را و اقتدار مربیگری‌اش را سراپا زیر سوال می‌برند، بی‌توجه‌اند به اینکه مربیان دیگری از جمله برانکو ایوانکوویچ هفته‌های پیاپی پشت‌سر مظلومی دویده‌اند و دست‌شان به جایگاه او نرسیده است.
پرویز مظلومی را یکسره نفی کردن و مربیگری او را بی‌مایه دانستن قضاوت منصفانه‌ای نیست. او تیمی را متشکل از بازیکنان جوان و چند ستاره که به جز مهدی رحمتی هرگز فوق‌ستاره نبودند، به اینجا رسانده که تا همین دو روز پیش صدر جدول نشسته بود و البته فینالیست جام حذفی است.
مقابل مظلومی، برانکو ایوانکوویچ را به یک ابرمربی تبدیل کردن از آن کارهاست، از آن کارها که کم نکرده‌ایم و کم نیز پشیمان نشده‌ایم. برانکو مربی اهل دقت و برنامه است، برای حرفه‌اش بیش از مربیان دیگری که ما در لیگ برتر می‌شناسیم شأن حرفه‌ای قائل است و اتکایش به مبانی حرفه‌اش پررنگ‌تر است. همه اینها اعتماد ما را جلب می‌کند برای اینکه بگوییم او مربی بهتری است اما اگر رقیب شانه به شانه‌اش را در تمام آیتم‌های کلیدی مربیگری خلع می‌کنیم، آن وقت برای برانکو چه می‌ماند که قابل تحسین باشد؟
تمام این حرف‌ها درباره اینکه نگاه به پرویز مظلومی منصفانه نیست، نمی‌خواهد به اینجا برسد که پرویز مظلومی برای استقلال بهترین گزینه بوده یا در آینده بهترین گزینه است. مظلومی در حالی مربی استقلال شد که موقعیت قابلی در بازار مربیگری لیگ برتر نداشت. این اتفاق خوبی نیست که مربی استقلال در موقعیت نازلی باشد و به نیمکت استقلال برسد. شاید همین موقعیت به اقتدار مربیگری مظلومی در این فصل آسیب‌هایی رساند و از این آسیب‌ها استقلال نیز بی‌بهره نماند.
مظلومی حالا اگر سهمیه لیگ قهرمانان آسیا را هم از دست بدهد، آنگاه دیگر شانسی برای ادامه کار در استقلال نخواهد داشت. استقلال اما فارغ از اینکه مظلومی در فرصت‌های پیش‌روی لیگ و حذفی چه گلی به سر استقلال بزند، برای آینده‌اش گزینه‌های بهتری هم می‌تواند داشته باشد. بحث از همین جا شروع می‌شود: این مربی بهتر با چه ساز و کاری انتخاب خواهد شد؟
استقلال به شدت در معرض این خطر است که مربی آینده‌اش از دل جدل‌های قدرت در اطراف باشگاه بیرون بیاید. واقعیت این است که علی منصوریان و فرهاد مجیدی گزینه‌های تازه برای نیمکت استقلال هستند و امیر قلعه‌نویی نیز اگرچه تصور می‌شود که فصل آینده را نیز در تراکتورسازی بگذراند، گزینه سنتی و همیشگی است برای نیمکت استقلال.
حالا که پرویز مظلومی در موضع چندان محکمی نیست، جدل‌ها شروع شده است. علیرضا منصوریان با اتکا به محبوبیت قدیمی‌اش نزد هواداران یا مثلا با اتکا به همین نتیجه اخیرش با نفت تهران مقابل پرسپولیس که منجر به صدرنشینی دوباره استقلال شد، یک طرف داستان است.
مجیدی هر بار در بزنگاه‌ها سری به ورزشگاه آزادی می‌زند و در بیانیه‌هایش وعده ساختن یک استقلال رویایی را می‌دهد. همه اینها یعنی من هم هستم، یعنی صندلی سرمربی استقلال به من نیز خواهد رسید، حتی بدون اینکه مربیگری را جای دیگری تجربه کرده باشم. وعده می‌دهم، به ورزشگاه می‌آیم، پس هستم.
استقلال اگر بخواهد از دل این بازی‌های رسانه‌ای و جدل‌های ستاره‌های سابق خود مربی انتخاب کند، یعنی ساز و کار انتخابش فنی نیست، یعنی برنامه روشنی برای انتخاب مدل مربیگری در فردای تیمش ندارد و تن داده به همین بازی‌ها، این می‌تواند برای استقلال یک تصمیم نگران‌کننده باشد که مربی‌اش را از دل جدل‌های بیهوده انتخاب کند، اینکه محبوبیت و «تو دل برو» بودن مجیدی را ترجیح بدهد یا منصوریان را. این آغاز یک راه تازه نیست، این یک پایان است، یک بن‌بست تازه.
هیچ کس نباید برای مربی شدن، برای بازاریابی در مربیگری به این بازی‌ها قدم بگذارد و از راه این بازی‌ها به نیمکت برسد. استقلال حتی اگر می‌خواهد گزینه‌هایی مثل منصوریان یا مجیدی را انتخاب کند نباید باتوجه به کیفیت جدل‌ها و بازی‌های این دو نفر، به یک انتخاب برسد.
استقلال در این فصل جوانانی را راه انداخت و به بازی گرفت. خیلی هم خوب، خیلی هم خوشایند. اما همین استقلال در نقل و انتقالات تیم گران‌قیمتی لقب گرفت. این پارادوکس را استقلال چگونه تحلیل می‌کند؟
حالا استقلال باید برای فردایش تصمیم‌ بگیرد، اینکه می‌خواهد به تیمی جوان‌تر و آینده‌دارتر تبدیل شود که هزینه‌های گزاف را از روی دوش باشگاه بردارد یا اینکه می‌خواهد جمع ستاره‌ها جمع باشد و تیم گران‌قیمتی بسازد؟
استقلال اول باید برای فصل بعد تکلیف خود را درباره چنین مسائلی روشن کند و آنگاه مربی‌اش را بر اساس نیازهایش انتخاب کند. اینجا دوباره باید تاکید کرد که همین مثال‌های ساده نشان می‌دهد مربی استقلال نباید در جدل‌های بی‌مایه مشخص شود، بلکه انتخاب مربی کار پیچیده‌تری است و آن را باید یک پروژه سرنوشت‌ساز دانست.
استقلال باید از مظلومی گذر کند و به کیفیت بالاتری از مربیگری دست یابد اما این گذر کردن و به دوره تازه‌ای رسیدن نباید بر اساس این موج‌سازی‌های رسانه ای و هیجانی باشد، همین موج‌هایی که عملکرد برانکو ایوانکوویچ را شاهکار لقب داده و عملکرد پرویز مظلومی را فاجعه.
فراموش نکنیم که فاصله شاهکار و فاجعه فاصله عمیقی است نه این فاصله اندکی که پرسپولیس و استقلال در لیگ برتر دارند. نه خبری از شاهکار است و نه خبری از فاجعه. بد نیست اگر این بزرگنمایی و کوچک انگاری را بگذاریم کنار.

*فرشاد کاس نژاد


مطالب مرتبط

آخرین کاپ ها...
ما را در سایت آخرین کاپ ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار cup بازدید : 73 تاريخ : سه شنبه 21 ارديبهشت 1395 ساعت: 3:16