یادداشت/ داستان یک قهرمانی؛ لستر چگونه افسانه شد؟

ساخت وبلاگ

روباه ها در فاصله دو هفته مانده به پایان، بریتانیا را فریفتند؛ فریبی که اگر در آغاز فصل درباره اش صحبت می شد، تو را به کلاهبرداری متهم می کردند.
این واقعیت اما رخ داد، سکانس پایانی هنوز نرسیده است که پیرمرد ایتالیایی در شباهنگام وقتی داشت پیتزا می خورد، شاه لیگ برتر شد. کاری که حتی خوش بین ترین هواداران شان نیز تصورش را نمی کردند.
به گزارش کاپ، در اوایل فصل صحبت بر سر جدال بزرگترین تیم های اروپا بود. خیلی ها حتی نام کلودیو رانیری را نشنیده بودند. مجموع قیمت بازیکنان آنها کمتر از دستمزد ستاره های مغروری بود که روزهای اول برای یکدیگر شاخ و شانه می کشیدند. آنها اکنون قهرمانان انگلیس هستند و هیچ خبری از آن ستاره های گران قیمت نیست. خیلی ها اوایل فصل روی قهرمانی تیم های مورد علاقه شان شرط بندی کرده بودند. به نظر می آید همه مبالغ سنگینی را متحمل شدند، چون پیش بینی هیچ کدام صحیح از آب در نیامد. لسترسیتی بالاتر از منچستریونایتد، منچسترسیتی، آرسنال و تاتنهام، قرار گرفت و همه را متعجب کرد.
هر دو تیم شهر منچستر در هفته های اول فصل مدتی را در صدر جدول گذراندند و به عنوان شانس اول قهرمانی یاد می شدند. آرسنالی ها امسال را سال خود می نامیدند و می خواستند طلسم ده دوازده ساله را به پایان برسانند. شاگردان پوچتینو آخرین کسانی بودند که از تعقیب روباه ها باز ماندند، اما آنها نیز یکی از بهترین شانس های خود برای قهرمانی را از دست دادند.

ونگر
زمانی که در نیم فصل، قهرمان لیگ، با مورینیوی پر افتخار، در میانه های جدول با وضعیت اسف بار خود کلنجار می رفت و دو تیم شهر منچستر سرهایشان را بر هم می کوبیدند، امید های توپچی ها از هر زمانی بیشتر بود. آنها تاتنهام را حریفی در حد و اندازه های خود نمی دیدند و با تکیه به قدرت سانچز و اوزیل، جام قهرمانی را از ونگر می خواستند، اما انگار این پیرمرد فرانسوی با صدر جدول میانه خوبی ندارد. شاید اگر ونگر این فرصت استثنایی را از دست نمی داد، هواداران هم سال های بدون جام را فراموش می کردند. آرسنالی ها یکی از بهترین موقعیت های خود را از دست دادند و ممکن است حتی تا ده سال دیگر نیز چنین فرصتی نصیبشان نشود. کسی نمی داند فصل بعد با آمدن گواردیولا و کونته به لیگ برتر دیگر نوبت به این تیم نگون بخت خواهد رسید یا خیر؟

 پوچتینو
مربی آرژانتینی هنر خود را نشان داد. او با مشتی جوان جویای نام کارخانه تولید بازیکن ساخته است. هری کین تنها به کمی خوش شانسی برای کسب عنوان آقای گلی لیگ برتر نیاز دارد. در هفته های آخر امید قهرمانی در چهره تک تک بازیکنان تاتنهام دیده می شد. پوچتینو بعد از شصت سال آنها را تا لب چشمه برد، اما حیف که در آخرین لحظه تسلیم شد. تاتنهام فصل بعد در لیگ قهرمانان حضور خواهد داشت، کاری که فان گال با بودجه 200 میلیون پوندی از پسش بر نیامد.

فان گال
یونایتد، تیمی که شاید مانند لسترسیتی کمتر کسی فکر می کرد فصل را اینطور تمام کند. عده ای که به قهرمانی های سر الکس عادت کرده اند، نمی توانند جدال برابر سوانسی را با دلهره تماشا کنند. عده ای دیگر می خواهند صبر کنند، آنها معتقد اند تیمشان تا چند سال آینده پوسته قدیمی و کهنه خود را دور می اندازد و مانند بچه های کلاس 99 دوباره برای سالیان سال به اوج فوتبال اروپا باز می گردد. عده ای دیگر نیز هستند که می ترسند. آنها نمی خواهند سرنوشتی مانند لیورپول و میلان داشته باشند.
اگر فردی باشید که در دو سال گذشته هوادار منچستریونایتد شده اید، هرگز تیم سال 2012 را نخواهید شناخت. تغییرات فراوان و چندگانگی میان هواداران هیچ ایده ای در ذهن من برای آینده این باشگاه بر جای نگذاشته است. فان گال برای رسیدن به لیگ قهرمانان فصل بعد به کمی خوش شانسی نیاز دارد. با صحبت در مورد حضور در فصل بعد خیلی ها را عصبانی کرده و به نظر سران یونایتد نیز به شدت هوای این مربی هلندی را دارند.

 پیگرینی
اوایل فصل خیلی خونسرد درباره جایگاه خود صحبت می کرد. زمانی که سیتی چهار بازی پشت سر هم را باخت، به راحتی در کنفرانس بعد از بازی گفت: من هیچ نگرانی برای از دست دادن کارم ندارم.
مثل اینکه بیش از حد به خود مطمئن بود. در میانه های فصل بود که اعلام شد او تیم را ترک خواهد کرد و گواردیولای بایرن به جای او خواهد نشست. به نظر می آمد پس از آن دیگر چیزی برایش مهم نیست. سیتی ضعیف و ضعیف تر شد. انگار می خواهد تمامی ناراحتی خود را روی تیم گواردیولا خالی کند. پس از آن همه چیز تغییر کرد، به ناگاه سیتی خود را پیدا کرد و در لیگ قهرمانان به مرحله یک هشتم رسید. سر و صدا بر پا شد که پیگرینی می خواهد با افتخار از سیتی بیرون بیاید. پس از شکست پاری سن ژرمن و رسیدن به نیمه نهایی برای اولین بار در تاریخ این باشگاه، در دل سران سیتی این دو دلی را ایجاد کرد که نکند در تصمیم خود عجله کرده اند. پیگرینی می خواست به آنها ثابت کند که در موردش اشتباه فکر کرده اند. تساوی بدون گل در اتحاد مقابل رئال مادرید هنوز هم درهای کسب افتخار را برای او باز نگاه داشته است.

رانیری
زمانی که تیمش برای اولین بار به صدر جدول رسید، شور و هیجان را حتی در بین غیر فوتبالی ها بالا برد. همه می گفتند دوام ندارد. مگر می شود در حالی که چهار شیر درنده در حال جنگ و خون ریزی برای کسب قهرمانی هستند، یک روباه به این عنوان دست پیدا کند؟ به نظر می آید هوش روباه را دست کم گرفته بودند. داستان آن جایی جدی شد که دیدم تلویزیون برنامه بازی های لسترسیتی را برای پخش نشان می داد! بازی های لستر یکی پس از دیگری پخش می شد و همه از بازی بسیار زیبا و جذاب شاگردان رانیری لذت می بردند. آنها آنقدر خوب بازی می کردند که کسی به جدول و نتایجش توجه نمی کرد. همه می خواستند گلزنی واردی را ببیند. کسی که در سن بالا مثل بیدار شدن خرس از خواب زمستانی، تیم های حریف را یکی پس از دیگری تار و مار می کرد.
واردی به لستر آمد زیرا تیمی که می خواست در آن بازی کند به او برچسب پیر را زده و از قرارداد بستن با این پدیده امتناء کرده بود.
آنها کنون قهرمانان انگلیس هستند و هواداران تمامی تیم ها برای کسب این عنوان از طرف آنها خوشحال اند. به نظر می آید چهار شیر زخمی جنگ را تمام کرده و بر هوش و زیرکی روباه کف می زنند.


مطالب مرتبط

آخرین کاپ ها...
ما را در سایت آخرین کاپ ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار cup بازدید : 79 تاريخ : چهارشنبه 15 ارديبهشت 1395 ساعت: 22:27