کی‌روش، از دشمن فرضی تا منتقد حقیقی

ساخت وبلاگ

کارلوس کی‌روش در یکی از رفتارهای تکراری‌اش، بعد از بازی اخیر برابر عمان در ورزشگاه آزادی دور زد و برای تماشاگران دست تکان داد و به گونه‌ای خداحافظی‌اش را تداعی کرد اما کمتر از 24 ساعت بعد از سوی علی کفاشیان تصریح شد که وی 24 فروردین در قرعه‌کشی مرحله نهایی انتخابی جام جهانی فوتبال 2018 در قاره آسیا که در شهر کوالالامپور مالزی انجام می‌پذیرد، شرکت می‌جوید.
استعفای کاملا قطعی قبل از مسابقات دوستانه نیمه اول فروردین 1394 برابر شیلی و سوئد که مثل تمامی تهدیدهای قبلی کی‌روش به اجرا در نیامد و بارها اعلام جدایی او از تیم ملی در طول سال پایان یافته 1394 که علی کفاشیان «حامی اجباری و به ستوه آمده» وی را بیش از همگان فرسوده و لبخندهای تصنعی او را کمرنگ‌تر از همیشه کرد، همه و همه بخشی از رفتارهای سرمربی تیم ملی ایران هستند که بر اثر تکرار کسالت‌آور شده‌اند و دیگر حتی دلسوزان را به حرکتی به سود او وا نمی‌دارد. او پیوسته صحبت از وجود دشمنانی قسم‌خورده علیه خود می‌کند و از کسانی می‌گوید که مایلند او ساقط شود اما در میان قشر مورد اشاره وی اکثریت با کسانی است که فقط منتقد برخی رفتارها و گفتارهای وی هستند و خصومتی با او ندارند و تنها خواسته‌شان از این مرد پرتغالی حفظ احترام اهالی ارشد فوتبال ایران بخصوص برخی مدیران فدراسیون و مربیان باشگاهی است.

رفع و رجوع مسائل
برخی کم‌لطفی‌های سرمربی سابق رئال‌مادرید به این قشرها از کم‌کاری‌ و اغماض‌های سرگیجه‌آور رییس فدراسیون فوتبال در قبال هر یک از تهاجم‌های این مربی برمی‌خیزد. کفاشیان به جای حمایت از منصوبان خودش و آدم‌های امتحان پس داده‌ای چون علیرضا اسدی و عباس ترابیان که دلبستگی‌شان به ایران و تیم ملی صد برابر کی‌روش است، پس از هر حمله کلامی کی‌روش به این افراد فقط همان لبخندهای آزاردهنده و از سر بی‌تفاوتی را تحویل مخاطبان خود می‌دهد و سعی در رفع و رجوع مسائل دارد و مثل معمول امیدوار است که گذشت زمان مشکلات وی را حل کند.نتیجه این عملکرد خارج شدن‌های مکرر کی‌روش از چارچوب وظایف یک سرمربی و مورد توهین قرار گرفتن مقام‌های ایرانی از سوی یک خارجی است که اسباب تاسف‌ عمیق می‌شود و لزوم بازنگری اساسی در سطح مدیریت فدراسیون را یادآور می‌شود.

فقط نتیجه
کی‌روش در جام‌های جهانی 2014 و ملت‌های آسیای 2015 ناکامی‌های عمده‌ای را متحمل شد و با اینکه بی‌شکست نگه داشتن تیم ملی در برابر رقبای آسیایی در 20 دیدار اخیرمان در سطح قاره دستاورد باارزشی است اما این در قبال هزینه نجومی‌ که صرف استخدام و حفظ وی شده، هیچ است.سرمربی سابق تیم ملی پرتغال بسیار زود فهمید که در فوتبال ایران بیش از هر چیز از او نتیجه می‌خواهند و در نتیجه ارتقای فنی بازی تیم ملی را از دستور کارش خارج کرد و فقط نظام تیمی، بازی دفاعی و قوه پرسینگ را در تیم ایران تقویت کرد تا با این سلاح حریفان را فرسوده کند و در تک فرصت‌ها توسط قوچان‌نژادها و آزمون‌ها کار حریفان آسیایی را یکسره کند و گاه زخمی‌ هم به امثال شیلی وارد سازد و چون شماری از شاگردانش در صورت حضور فردی به جز وی به تیم ملی دعوت نمی‌شدند و حضور خود را در این تیم مدیون وی هستند، در اجرای این طرح‌ها جانفشانی و در لزوم حفظ وی سخن‌سرایی می‌کنند و نتیجه این فرآیندها وضعیتی است که در تیم ملی برقرار می‌بینیم.

جایگاه ثابت میانسالان
جوانگرایی‌های اخیر در این تیم کاری خوب و ارزشمند و کی‌روش بابت آن سزاوار تقدیر است اما با توجه به مسن شدن تدریجی تیم ملی طی سال‌های اخیر هر مربی دیگری هم به جای کی‌روش بود، دست به همین کار- با قدری کمتر یا بیشتر- می‌زد و از سوی دیگر هر موقع مسابقات بزرگ و حساس از راه رسیده، کی‌روش به همان میانسالان مورد اعتمادش روی آورده و هرگز منتظری، حسینی، تیموریان، حاجی‌صفی، قوچان‌نژاد و شجاعی را از ترکیب اصلی بیرون نگذاشته و این کم و بیش شامل علیرضا حقیقی هم شده و اگر نکونام در سطح ملی بازنشسته نمی‌شد و پولادی دچار تبعات سربازی نرفتنش نمی‌شد، آنها نیز همین امروز در ترکیب اصلی تیم ملی جایی می‌داشتند.

لغزش‌های تاکتیکی
کسی منکر برخی نظام‌مندی‌های تاکتیکی و ارزش کارهای تشکیلاتی کی‌روش و منظم‌تر شدن تیم ملی در ایام حضور وی نیست اما اوج کارآیی تیم او در زمان‌هایی است که باید حریفان را تخریب و روی ضدحملات کار کند و در زمان‌های پیکار با رقبای ارشد جهانی یا مواقع هجوم مقابل تیم‌های برتر آسیایی طرح کارآمدی ندارد و «Plan B» و «C» (تاکتیک‌های دوم و سوم) کی‌روش معمولا کم‌اثر و سایر روش‌های او کم تاثیر نشان می‌دهند.
حتی اگر این لغزش‌های تاکتیکی را نادیده بگیریم، انتقادهای شخصیتی و هجوم‌های رفتاری وی را به سران فوتبال و ورزش ایران بابت آنچه وی الزامی می‌داند و از عدم تامین آن ناراضی است، منصفانه نمی‌یابیم و حتی اگر بپذیریم که امکانات تیم ملی اندک و ناکافی است، رفتار کی‌روش در قبال آن خسته‌کننده شده است و طبعا این سوال را پیش می‌آورد که اگر او واقعا از شرایط موجود قطع امید کرده و می‌خواهد برود،
چرا نمی‌رود؟

باید بابت از سر گرفته شدن رفتارهای کی روش در شروع سال 1395 و کشاندن همان بحث‌های خطیر و آزاردهنده به سالی دیگر ابراز نگرانی کرد و پرسید چرا سرمربی تیم ملی به جای تمرکز بر مسائل فنی و کار کردن با همان ابزار در اختیار وی دایما در حال صحبت کردن درباره مسائلی است که اغلب آنها فنی نیست و او با برخی سران فدراسیون چه کار دارد؟
آیا با این روش، تیم ملی و سرمربی آن به یک سال پرتنش دیگر که در آن استرس تبدیل به یک «دردسر خود خواسته» شده، ورود نکرده‌اند و بهای این همه دغدغه را چه کسی می‌پردازد؟


آخرین کاپ ها...
ما را در سایت آخرین کاپ ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار cup بازدید : 79 تاريخ : يکشنبه 15 فروردين 1395 ساعت: 8:35