طی روزهای گذشته تعداد فوتبالیستهایی که عطای اینستاگرام را به لقای آن میبخشند، رو به افزایش است.
انگار بخواهند شر این شبکه را از سر خود کم کنند و نفسی به راحتی بکشند. وازدگی و دلزدگی از اینستاگرام از بنگر و طارمی و عقیلی شروع شد و بعد به برهانی و رحمتی رسید و دست آخر نیز دامن علی کریمی را گرفت. همه این بازیکنها با واژههایی تقریبا مشابه متنی را منتشر کردند که نشان میداد طاقتشان از ناسزاها و توهینهای کاربران طاق شده و حسابی کفریاند و حتی خودشان هم نمیدانند که به کدامین گناه ناکرده باید چنین قصاص شوند!
دلزدگی از اینستاگرام ظاهرا استقلالی و پرسپولیسی هم نمیشناسد و از بازیکنهای این دو تیم بگیرید تا هادی عقیلی و سردار آزمون و... همه را دربرمیگیرد. تازه در مورد علی کریمی کار به آنجا رسیده است که اکانت خود را به طور کامل حذف کرد تا نشان بدهد، ناراحتتر از آن چیزی است که تصورش را بکنیم.
چرا کاربران ایرانی در فضای مجازی چنین برخوردهایی را از خود نشان میدهند و این چهرهها را با لیچارها و ناسزاهایشان، از خود میرنجانند؟ تصور نکنید که این مسأله صرفا در مورد ورزشکاران و فوتبالیستها صدق میکند. نه! این قضیه در رابطه با بازیگران سینما و تلویزیون حتی پررنگتر و فاجعهبارتر است. بسیاری از بازیگران خیلی قبل از فوتبالیها، به قدری حرف نامربوط و توهین پای عکسهای شان نوشته شد که صفحهشان را بستند و رفتند و جانسختترینهایشان هم که ماندهاند، دست کم روزانه 50 نفری را بلاک میکنند. باید پرسید چرا؟ به راستی این رفتار و گفتار هتاک و حرمتشکن از کجا میآید و چرا میآید؟
پیش از آنکه به این رفتارهای عمومی زننده و خارج از چارچوب در فضای مجازی بپردازیم، بیراه نیست اگر نکتهای را یادآور شویم. اصولا ما ایرانیها عموما برخورد درست و استانداردی با پدیدههای مدرن وارداتی نداریم. ما معمولا عادت داریم از آن سوی بام بیفتیم و این پدیدهها-هرچه میخواهد باشد- معمولا کارکردی وارونه نزد ما پیدا میکنند.
بروید و سروگوشی در کشورهای پیشرفته آب بدهید، یک صدم اطوارهایی را که اینجا میبینید، نخواهید دید. برای نمونه، درک نمیکنم که چرا فوتبالیستها و بازیگران ما برای طرح نکات و نظرات خود باید از اینستاگرام استفاده کنند؟ تا آنجا که میدانیم اینستاگرام شبکهای صرفا «عکس محور» است که در دنیا صرفا برای ثبت تصویری لحظهها مورد استفاده قرار میگیرد اما بسیار میبینیم که بسیاری در ایران از این شبکه برای طرح مسائل ریز و درشتی استفاده میکنند که اصولا جایی در آن ندارد. در حالی که ستارههای ایرانی میتوانند برای خود وبسایتی داشته باشند و به طور مفصل به طرح آزادانه نظرها و نقدها و نکتههای خود بپردازند و چنین مسائلی نیز پیش نیاید. البته اینها مطلقا بدان منظور نیست که صورت زشت قضیه را فراموش کنیم و به اصطلاح توپ را در زمین بازیکنها و بازیگرها بیندازیم.
مدرنیته همواره و از آغاز، معجونی از زشتی و زیبایی بوده و هست. پدیدههای مدرنی چون اینستاگرام و تلگرام و... تیغهای دو دمی هستند که چنانچه به طور درست و اصولی به کار گرفته نشوند، دست خودمان را خواهند برید و نتایج ناگواری را به بار خواهند آورد.
نه میتوان منکر کارکرد فوقالعاده و سودمند آنها شد(کارکرد تلگرام را در همین انتخابات هفتم اسفند در نظر بگیرید که چه نتایجی رقم زد) و نه میشود چشم را بر تبعات آنها بست. ضمن اینکه در رابطه با این پدیدهها میتوان به آموزش و فرهنگسازی دل خوش کرد، نباید فراموش کنیم که کاربر اینستاگرام از مریخ نمیآید!
مگر نه این است که «بداخلاقی» بخشی از خوراک دیدار شنیداری هر روزه همه ما است و مدام شاهد مصادیق آن در سطح جامعه هستیم. جوانان عصبی شده و تندخویی که با دلی پر و هزار گره کور و ناگشوده در زندگی درگیرند و راهشان هم که به استادیوم میافتد، به هر بهانه کوچکی مثل اسپند بر آتش میجهند و تنها راه برونریزی خود را در فریاد و ناسزا میبینند، در شبکههای مجازی نیز قالب دیگری از عصبیت خود را نشان میدهند و خود را تخلیه میکنند.
در هرحال این نحوه برخورد با ستارهها بدون شک ریشه در بطن جامعه ما دارد و تنها با بررسی جامعهشناختی لایهها و طبقات اجتماعی و نیازهایشان و سامان دادن به نحوه توزیع منابع اقتصادی و کم کردن فاصله میان طبقات، میتوان نسخهای آرام بخش برایشان پیچید؛ که صدالبته طرح آنها مجال و بستری مناسب میخواهد که عجالتا اینجا نیست.
*حسین مسلم
- - , .
آخرین کاپ ها...
ما را در سایت آخرین کاپ ها دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : استخدام کار cup بازدید : 70 تاريخ : يکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت: 2:51